قفسههای ی کتابفروشی را یکییکی زیرورو میکردم تا شاید کتابی که مد نظرم باشد به چشمم بیاید حتی نمیدانستم دنبال چه کتابی میگرددم کتابهایی که نامشان جلب توجه میکردم ورق میزدم و چون نظرم را جلب نکرده بود کنار میگذاشتم چند وقتی بود که کتابهای دیجیتال میخواندم بنابراین زمان زیادی بود لذت قدم زدن در یک کتابفروشی و لمس کتاب را نچشیدهبودم.
بهترین دوستم به تازگی شکست بزرگی را تجربه کردهبود و من دنبال کتابی میگشتم که حال خوب برای دوستم به ارمغان بیاورد دست آخر دل را به دریا زدم از کتابفروش خواستم تا کتابی به من معرفی کند کتاب قطوری با جلد قرمز روبرویم گرفت و گفت من این کتاب را پیشنهاد میکنم خانم، ملت عشق
ملت عشق کتابی است که با نام ترکی عشقAşk ویا نام انگلیسی چهل قاعده عشق The Forty Rules of Love در سال 1398 به دو زبان ترکی و انگلیسی منتشر و 500 بار تجدید چاپ شده است این کتاب تاکنون به پرفروشترین کتاب تاریخ ترکیه تبدیل شده است .
کتاب ملت عشق توسط ارسلان فصیحی ترجمه شد ولی تا سا ل 1394 وزارت ارشاد اجازه انتشار کتاب را نداد در این سال، این کتاب توسط نشر ققنوس منتشر شد و به یکی از پر خواننده ترین کتابهای در ایران تبدیل شد در سالهای بعد این کتاب توسط مترجمین دیگر ترجمه شد اما بهترین ترجمه مربوط به ارسلان فصیحی است این کتاب توسط الیف شافاک نویسنده ترک به رشته تحریر درآمد الیف شافاک از پدر و مادری ترک تبار در سال1971 در استراسبورگ فرانسه به دنیا امد و بعد از جدایی پدر و مادرش به ترکیه بازگشت و با مادر و مادر بزرگش زندگی کرد او مادری تحصیلکرده و امروزی و مادربزرگی سنتی و خرافه پرست داشت بنابراین در یک تضاد بزرگ شد
کتاب ملت عشق در دو زمان و داستان دو زندگی است که بصورت موازی پیش میرود کتاب با داستان زنی چهل ساله به نام الا روبنشتاین آغاز میشود که در بوستون آمریکا زندگی میکند الا کار ویراستاری یک کتاب را به عهده میگیردکه همین کتاب ملت عشق است و در این بین با عزیز زاهارا نویسنده کتاب آشنا میشود و با او مکاتبه میکند عزیز زاهارا و داستانش تاثیر عمیقی در روی زندگی الا میگذارد و او را ازآمریکا ،زندگی مرفه و همسر و فرزندش جدا میکند. در داستان دیگرکه به صورت موازی پیش میروند ، داستان ، ورود شمس تبریزی به زندگی مولوی است با ورود شمس زندگی مولانا دچار تحول زیادی شد و مولانا که سجاده و کتاب و وعظ و بحث کارش بود مدرسه و وعظ را کنار گذاشت و به سماع و سلوک روی آورد. تحولات مولوی به مذاق خانواده و همشهریانش خوش نمی آید و در انتهای داستان شمس تبریزی مولوی را ترک کرده و از شهر قونیه میرود در داستان الا یک زن مرفه امروزی با مولانا در هفت سده پیش تجربه های یکسانی از عشق و فراقدارند هماتنطور که مو.لانا درس و وعظ را کنار میگذارد و شیفته شمس تبریزی میشود الا نیز از خانواده و زندگیش دست میکشد و عزیز زاهارا میپیوندد.
داستان ملت عشق سفری روحانی به زندگی است و 40 قانون شمس، جذابیت بیشتری به داستان میدهد.
این 40 قانون که در فصلهای کتاب و قصه های گوناگون روایت میشوند نه تنها خواننده را میخکوب میکند بلکه تعمق و درک هریک از این 40 قانون در زندگی میتواند شناختی عمیق از پروردگار و جهان هستی و قوانین آن به انسان بدهد طوریکه جهان بینی خواننده را تحت تاثیر خویش قرار دهد. احتمالا به گوشمان خورده است که ملت عشق کتابی است که نمیتوانید زمین بگذارید اما تجربه من از خوانش این کتاب چیز دیگری بود وقتی به هر قانونی میرسیدم باید تامل میکردم و کمی درباره آنچه خوانده بودم تامل میکردم. اما با یقین میگویم کتابی است که نمیتوانید نیمه رهایش کنید.
درک قوانین شمس در این کتاب نگرش جدیدی از عشق و زندگی به انسان میدهد و دیگر عشق، خاص زمین ، و بین انسانها معنی نمیشود.
ملت عشق کتابی تخیلی است که در دل آن به داستان حقیقی شمس و مولانا میپردازد . در واقع کتاب میخواهد شمس و مولانا را در دل داستانی پر کشش معرفی کند.
جملات برگزیده کتاب
- چون عشق جوهره و هدف اصلی زندگی است چنانچه مولانا به ما یاد آوری کرده روزی میرسد که عشق به چابکی گریبان همه را میگیرد حتی گریبان آنهایی را که از او فراریاند و حتی گریبان کسانی را که از کلمه رمانتیک مثل نوعی گناه استفاده میکنند.
- مولانا خودش را خاموش مینامید یعنی ساکت، هیچ به این موضوع اندیشیدهاید که شاعری، آنهم شاعری که آوازه اش عالمگیر شده انسانی که کارو بارش ، هستی اش، چیستیاش، چیزی نیست جز کلمه، و امضایشرا پای 500000 بیت پر معنا گذاشته ست چطور میشود که خودش را خاموش بنامد.
- عشق به خدا به دریا میماند هر انسانی به قدر ذاتش از آن برمیدارد. این که هرکسی چقدر آب برمیدارد، به گنجایش ظرفش بستگی دارد یکی ظرفش خمره است یکی کوزه و دیگری پیاله
- عمری که بی عشق بگذرد، بیهوده گذشته است. نپرس که آیا باید در عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی، یا عشق جسمانی؟ از تفاوتها تفاوت میزاید. حال آنکه به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد عشق. خود به تنهایی دنیایی است عشق. یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش.
برای آشنایی بیشتر با الیف شافاک میتوان به این آدرس مراجعه کنید www.elifsafak.com.tr/home
روشهای تهیه کتاب:
نسخه چاپی این کتاب را از کتابفروشیهای سراسر ایران تهیه کرد نسخه دیجیتال و همینطور نسخه صوتی را پلتفرمهای کتابخوانی مختلف عرضه میکنkد.
کتاب ملت عشق در 512 صفحه برای اولین بار توسط انتشارات ققنوس در سال 1394 منتشر و عرضه شد .
انتشارات ققنوس کار خود در سال 1356 شروع کرد و اولین انتشارش کتابی به نام توراندخت بود در ادامه تاکنون، انتشارات ققنوس هزاران کتاب منتشر کرده است در انتشارات ققنوس مرکز پخش ققنوس ، کار توزیع و پخش کتابها را برای سرویس دهی بهتر به مخاطبان افتتاح کرد علاوه بر پخش ، دو انتشار ات دیگر به نامهای مرکز نشر آفرینگان برای نشر آثار کودک و نوجوان و انتشارات هیلا برای انتشار آثار ادبی و رمان و داستان کوتاه تاسیس کرده است.
نظرات افراد و مجلههای مشهور دربارهی کتاب
مجلهی تایمز درباره این کتاب مینویسد:
گذشته و حال به زیبایی در این داستان در موازی با یکدیگر قرار میگیرند تا اشتیاق و عشق را به تصویر بکشند. این کتاب به ما یادآور خواهد شد آن چیزی که در زندگی خود کم داریم و دنبال آن میگردیم چیست. این کتاب به ما یاد خواهد داد که چگونه مهربانی و عشقْ زندگی یک نفر را تغییر خواهد داد. شفقت، بخشش، ترحم، محبت، دوستی و ایمان از مواردی است که شمس از ما میخواهد با آنها خو بگیریم. او خطبه نمیخواند یا سخنرانی نمیکند، بلکه فقط چند قانون ساده و شیرین را بیان میکند که میتواند کل زندگی و دیدگاه ما را تغییر دهد. اینکه میخواهیم با دیگران چگونه رفتار کنیم یا چگونه به موقعیتها واکنش نشان دهیم، انتخاب ماست.
همچنین تایمز در جای دیگری از این یادداشت مینویسد:
هر دو داستان مطرحشده و موازی در این کتاب برای شما جذابیتی متفاوت خواهند داشت. از یک سو، زن آمریکایی مدرنی که با ازدواجی بدون عشق دست و پنجه نرم میکند و از سوی دیگر، رابطهی عارفانه بین مولانا و شمس در ترکیه هفتصد سال قبل. آنجا که این دو داستان با هم گره خواهند خورد، به وجد خواهید آمد. همانطور که «سیذارتای» هسه داستانی عرفانی برگرفته از زندگی بودیسم است، این رمان نیز نگاهی به عرفان صوفیانه دارد. و درست همانطور که شاهکار هسه شما را تکان میدهد، در طول خواندن این کتاب نیز متوجه خواهید شد که این کتاب دستآوردی نادر برای شما خواهد بود.
ایندیپندنت نیز در یادداشتی دربارهی این کتاب مینویسد:
شافاک با این رمان، سلطهی پائولو کوئیلو را به چالش کشیده و گویی او را به مبارزه فراخوانده است. شافاک درسی بزرگ و قابل تامل در کتابش ارائه میدهد. چهل قانون عشق سزاوار آن است که پدیده شناخته شود.
دیلی تلگراف نیز اینطور مینویسد:
داستان و کلمات در این کتابْ به شیوهی رنگارنگ و هنرمندانهای در هم تنیده شده و به طرز فریبندهای هوشمندانه است.
بسیاری از اشعار و سروده های مولانا قرنهاست که چراغ راه مردم است مثلا در کتاب ملت عشق قانون بیست و هفتم میگوید:
این دنیا به کوه میماند هر فریادی که بزنی پژواک همان را میشنوی ، اگر سخن خیر از دهانت برآید سخنی خیر، پژواک مییابد. اگر سخنی شر بر زبان برانی، همان شر به سراغت میآید . پس هر کس دربارهات سخن زشت بر زبان راند ، تو چهل شبانه روز، درباره آن انسان، سخن نیکو بگو ، در پایان چهلمین روز میبینی همه چیز عوض شدهاست ، اگر دلت دگرگون شود ، دنیا دگرگون میشود .
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا
همانطور که میبینید شمس ، راهکار هم به شما میدهد این جمله را بسیاری از بزرگان نقل کردهاند که برای تغییر دنیا، دگرگونی را از خودتان شروع کنید
سلام من این کتاب و چند بار خوندم فقط یک نویسنده باهوش می تونه یک رمان رو تبدیل به یک کتاب آموزشی بکنه روایت زندگی شمس و مولانا رو دوست داشتم. کلا خانم شافاک تاریخ و می گرده و از دل اون یک داستان درمیاره .
نوشته شما هم عالی بود از زاویه خوبی به این کتاب نگاه کردین. نوشته هایی که به مخاطب احترام می ذارن و خوب به موضوعات می پردازند رو دوست دارم
براتون آرزوی موفقت دارم .
خیلی ازتون ممنونم خانم تمدن من کتابهای دیگه خانم شافاک رو خوندم به نظر اگر کسی به تاریخ علاقه داره به صورت داستان میتونه در نوشته های خانم شافاک دنبالش بگرده
سلام
بسیار خوب
چند سالی از خوندنش برام گذشته و یادآوری اون عالی بود.
متشکرم و ممنون به سایتم سر زدید
با این معرفی عالیتون من رو به فکر فرو بردید که تا چهل روز از یک شخصی فقط خوبی بیان کنم.
بله کتاب توصیه های خیلی خوبی داره، من هر از گاهی قوانینشو میخونم و امیدوارم یه روزی بتونم اجراشون کنم از شما و نظرت عالیتون ممنون