در گل فروشی را باز کردم و رفتم تو . همیشه حال و هوای گل فروشی و عطری که که در این مکان جریان داشت حالم را خوب می‌کرد دخترک ساده ای که چند ماهی بود درگلفروشی کار می‌کرد کتاب را ازروی زانویش کنار گذاشت و گفت  چی کمکی می‌تونم بکنم؟

 در دلم گفتم می‌تونی خیلی کمک کنی به جایش گفتم یه دسته گل می‌خوام

  •  بله حتما چه جوری باشه ؟ حجمش چقدر باشه ؟ و از  چه گلهایی و چه رنگی توش به کار ببرم

– گفتم من نمی‌دونم دیگه هر سلیقه ای خودتون دارید . فقط اینو بدونید طرف برام عزیزه

–   قیمتش چی؟

 کمی فکر کردم و کارتم را  روی میز گذاشتم و گفتم کل موجودیم

 دختر ابتدا سری تکان داد و بعد از کارتم موجودی گرفت  گفت پانصد دارید یه دسته گل چهار صدی براتون درست می‌کنم . خوبه؟

  •  ریش و قیچی دست خودتون خانوم، هرکار بهتره انجام بدید

  گلهای انتخابی را را روی میز گذاشت و شروع به کوتاه کردن ساقه ها کرد و گفت اگر انقدر دوستش دارید بهتره با سلیقه خودتون براش گل ببرید.

  •  دوست دارم گلها به سلیقه خودش باشه

 دخترک لحظه ای دستش روی گلها  بی حرکت ماند و بعد با تردید سرش را بالا آورد و نگاهم کرد 

گلفروشی
Tagged on:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *