زن استقلال آزادی

 ابتدای سال 1400 در سمپوزیوم توسعه فردی  شرکت کردم یکی از تکالیفمان نوشتن مقاله بود هر کسی موضوعی انتخاب کرد و من تصمیم گرفتم در مورد استقلال زنان بنویسم  چند مقاله و کتاب تهیه کردم ومطلب خواندم اما نمی‌توانستم چیزی بنویسم خاطرم نیست  که نوشتن مقاله کلید خورد یا خیر ، تصور من در آنروزها این بود که هرگز و ابدا نمی‌توانم مقاله ای بنویسم. 

من در نوشتن فقط می‌توانستم تخیل کنم و داستان بنویسم اما حالا بعد از دو سال خاطره، مقاله نویسی برایم زنده شد با عرض پوزش از استاد بزرگوار آقای شاهین کلانتری بابت تاخیر چند ساله ، این مقاله را به ایشان تقدیم میکنم.

وجود زن در هر جامعه‌ای نشانه زندگی است احساس نکنید که اغراقی در کار است  نه ، اما وجود زن همه جا باعث طراوت و شادبی و زایش است و باعث ادامه حیات می‌شود شاید یکی از دلایلی که خدا زن را بعد مرد خلق کرد همین باشد.

احتمالا بعد از خلقت مرد به آفرینش خود نگاهی کرده و با خود گفته چیزی کم است و آنگاه زن را آفریده که آفرینش به تعالی برسد.

 اما  قرنها از این آفرینش گذشته‌است تمدن های زیادی آمده و رفته‌اند که یا زن سالار بوده‌اند و یا مرد سالار و اینک تمدن کنونی ما با شعار تساوی زن و مرد ظهور کرده است اما این شعار در حد شعار باقی مانده است شاید اگر خوب دقت کنیم می‌بینم تساوی وجود ندارد و در هر گوشه ای  حقوق  عده ای بر دیگری ارجحیت دارد.

 اصلا استقلال به چه معناست؟

 استقلال به نظر من یعنی شخص توانایی و اجازه انجام امور خود را به تنهایی داشته باشد و برای این امور به کسی متکی نباشد البته زندگی مشارکتی است و طبیعتا این روال که کارها مشارکتی انجام شود استقلال کسی را زیر سئوال نمیبرد مثلا فرض بگیرید در یک خانواده دو نفره ، یک نفر وظیفه پختن غذا را به عهده میگیرد به این معنا نیست که نفر دوم توانایی پخت غذا را ندارد در زندگی های خانوادگی ، خانواده را باید یک تیم در نظر گرفت که هرکسی وظیفه ای دارد و مجموع تلاش یک تیم ، بازی را به سرانجام می‌رساند.

استقلال را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد.

1. استقلال شخصیتی

افرادی که شخصیت مستقل دارند عموما پیرو دیگران نیستند این اشخاص برای خود رای و نظر مستقل دارند و اگر موضوعی از طرف عده و یا اکثریت تایید و یا رد شود نظر شخص محفوظ می‌مانند افرادی که وابستگی شخصیتی دارند مثل پرچم در باد می‌چرخند و باد و به هر سمتی بوزد افراد وابسته جهت خود را تغییر می‌دهند البته منظور این نیست که روی عقاید و رای و نظرمان لجبازی کنیم طبیعتا هرکسی بر اساس تحصیلات، تجربیات و روزمرگی در جامعه میتواند فرق بین خوب و بد را بفهمد و چنانچه نیاز باشد اصلاحی در عقاید خود ایجاد کند مثلا من به چشم آدمهای معتصبی دیده ام که با وجود اینکه اصلا دیندار نبودند اما حتی از ظاهر شدن زن و همسرش زیر تابش آفتاب بیمناک بودند طبیعی است که این عقاید سخت و تعصب نیاز به اصلاح دارد پس در چنین شرایط از تغییر باید استقبال کرد استقلال شخصیت یعنی اینکه فرد تصمیم شخصی خود را نه از روی تاثیر پذیری از گروه، تیم و یا شخص خاصی گرفته باشد بلکه این تصمیم ، حتی اگر مشابه نظر دیگران باشد توسط خود شخص اتخاذ شده باشد.

• استقلال عاطفی

یکی دیگر از نشانه های استقلال ، استقلال عاطفی است که شاید از استقلال مالی اهمیت بیشتری داشته باشد هرچند استقلال مالی به فرد کمک میکند که از وابستگی به شخص دیگر رها شود اما تا زمانی که استقلال عاطفی وجود نداشته باشد استقلال به خودی خود معنی نمی‌دهد نباید این نکته را فراموش کنیدکه منظور از استقلال یکه و تنها بودن نیست شما میتوانید با افراد زیادی تعامل احساسی و عاطفی و یا حتی مالی داشته باشید بدون اینکه وابسته باشید  با داشتن استقلال عاطفی شادی و خوشحالی شما به تایید و رضایت دیگری گره نمیخورد و این یعنی که شما اعتماد بنفس بالایی دارید.

افرادی که استقلال عاطفی دارند حدود و مرزهای زندگیشان و ارتباط با دیگران را مشخص کرده اند ، واضح است که رد کردن این خطوط و مرزها اصل رابطه را به خطر می‌اندازد.

 در واقع استقلال عاطفی دوست داشتن خود و احترام به خود  است حتما شنیده اید که بسیاری از بزرگان نقل میکنند تنها با دوست داشتن خودتان است که عشق و دوست داشتن دیگران معنا می‌گیرد.

به نظر میرسد استقلال شخصیتی و عاطفی موضوعی است درونی و به ساختار شخصیتی و داشتن عزت نفس و اعتماد بنفس مربوط است این نوع تربیت از درون خانه شکل میگیرد و جامعه تاثیر اندکی روی آن دارد.

3-استقلال مالی

از ابتدای تاریخ زنان همدوش و گاهی بیشتراز مردان کار میکردند کشاورزی ، بافندگی ، خانه داری و … اما همیشه کار زنان به عنوان کمک و هموار کردن جاده پر از دست انداز زندگی بوده است  هر چند حالا هم همینطور است اما در این دوره چون زنان اغلب شغلی خارج از خانه دارند اغلب در کنار حمایت از خانواده حقوق  خود را نیز در نظر میگیرند

 استقلال مالی مزیتهای بسیاری برای یک زن و همینطور جامعه دارد نباید فراموش کرد که زنان نیمی از جمعیت فعال یک جامعه محسوب میشوند پس باید از این نیروی بالقوه و استعداد و توانمندیش در جهت ارتقا خانواده و جامعه بهره برد

 حال به سودمندی های استقلال مالی زنان میپردازیم

• استقلال و احساس رضایت درونی

اگر در زندگی خود طعم کسب در آمد را چشیده باشید حتما با من هم‌عقیده هستید که کار در خارج از چارچوب خانه شاید خیلی آسان نباشد اما به لذتی که به انسان می‌بخشد می‌چربد  وقتی صاحب درآمدی هستید که با آن می‌توانید نیاز های خود را برآوره کنید رضایت درونی شما بالاتر می‌رود  علاوه بر اینها حس سودمند بودن  و مهم شمرده شدن  که نیاز درونی انسان  است را ارضا می‌کند.

• استقلال مالی و اعتماد به نفس

 استقلال مالی در زنان اعتماد به نفس آنها را بالا می‌برد و خیلی اوقات انگیزه انجام کاری را که تا به حال برای انجام آن مردد بودید به شما می‌بخشد. نمونه اینکه چنانچه یک زن درآمد مستقلی داشته باشد  می‌تواند برای ادامه تحصیل وبسیاری موارد دیگر اقدام کند.

زنی که استقلال مالی داشته باشد ناگزیر از تحمل بسیاری از رفتارها و شرایط نیست ضمنا باید توجه کنید وقتی یک زن مستقل از جیب همسر درآمدی برای خود دارد بسیاری از نیازهای مالی خود را می‌تواند مستقلا پوش دهد.

• استقلال و کمک به خانواده

یک زن شاغل چطور میتواند به خانواده کمک کند ؟ وقتی یک زن از چارچوب امن خانه خارج میشود در سرما، گرما و با بسیاری از سختی های کار آشنا میشود حساسیت بیشتری در مورد هزینه کردن و مخارج خانه به خرج می‌دهد چرا که با مشقات کسب در آمد آشناست از طرفی یک در آمد به عایدی خانوار اضافه می‌شود و زن می‌تواند به جای طلب پول از همسر ، در هزینه‌های خود و دیگران کمک کند و از طرفی با برنامه‌ریزی و دقت بیشتری پول را هزینه می‌کند.

• استقلال مالی  رفاه بیشتر

 طبیعی است وقتی شما درآمد بالاتر و ورودی های بیشتری در خانواده دارید امکانات رفاهی بیشتری نیز می‌توانید برای خود فراهم کنید و از همه  شرایط رفاهی موقعیت بیشتری برای خانواده می‌سازد.

• استقلال مالی و برنامه‌ریزی

طبیعتا شاغل بودن میزانی از وقت شما را به خود اختصاص میدهد که این میزان می‌تواند بین 7 ساعت تا نیمی از روز باشد در این شرایط برای استفاده بهینه از باقیمانده وقت برنامه‌ریزی دقیق ضروری است از طرفی وقتی وقت آزاد برای همسر یا مادری وجود نداشته باشد تقسیم وظایف بین اعضا خانواده صورت می‌گیرد و همین موضوع مسئولیت پذیری افراد خانواده را بالا می‌برد.

• استقلال مالی و روابط اجتماعی بهتر

 برای داشتن استقلال مالی نیاز است که شاغل باشید البته راههای دیگری نیز برای رسیدن به استقلال مالی یک زن وجود دارد  مثل ارثی که به یک خانم می‌رسد یا استفاده از مهریه و … اما به طور عادی یک زن برای کسب درآمد باید شاغل باشد شاغل بودن انسان را در معرض اجتماع قرار می‌دهد زن شاغل طبیعتا با ارباب رجوع، همکاران و بافراد بسیاری در ارتباط است همین ارتباطات روزمره رابط اجتماعی زن را قویتر می‌کند و به بهبود کیفیت روابط اجتماعی ، استفاده از تجارب دیگران و… کمک می‌کند

از آنجایی که هر چیز مفیدی مضراتی نیز دارد استقلال مالی زنان نیز از این قاعد مستثنی نیست مسئولیت درون خانه و همینطور محیط کار انرژی زیادی می‌طلبد به همین خاطر اغلب زنان را خسته و بدون انرژی می‌بینیم

داشتن فرزند خردسال خود معضلی برای مادران شاغل است سپردن فرزندان به مهد کودکها یا پرستار معتمد کمک بزرگی به زن شاغل می‌کند

خب حالا که در مورد استقلال حرف زدیم بپردازیم به بحث آزادی ، عده ای میگویند که از آزادی است که به استقلال میرسیم  اما من معتقدم این استقلال است که آزادی را برای شما فرهم میکند البته داشتن آزادی در یافتن استقلال مالی مفید است چون در جامعه ای رشد یافته ایم که حق کار کردن زن بیرون از خانه و کسب درآمد باید بصورت توافقی باشد و متاسفانه در جامعه ما این زنان نیستند که باید در این مورد تصمیم بگیرند

از نظر نویسنده این استقلال شخصیتی و عاطفی است که به شما کمک می‌کند استقلال مالی داشته باشید . استقلال علاطفی و شخصیتی باعث میشود شما دختری مثل سیندرلا نباشید  در این داستان همه چیز مثل یک رویا است دختر فقیری که پسر پادشاه عاشقش شد  و بعد از ازدواج به سعادت رسیدند اتفاقی که برای سیندرلا افتاد یک شانس و یک داستان بود موقعیتی که احتمال تحقق آن در زندگی واقعی نزدیک صفر است  زنی که شخصیت مستقل دارد برای رسیدن به آرزوهایش نیاز به پسر پادشاه ندارد هرچند باید مسیر سختی را طی کند