خاطرم هست دو سال پیش که در کلاسهای نویسندگی خلاق ثبت نام کرده بودم و کلاسها به صورت غیر حضوری برگزار شده بود یکی از رئوس درسیمان که هر هفته اشاره ای حتی کوچک به آن میشد آزاد نویسی بود
مقوله ای که به نظرم همه کسانی که دستی بر آتش نویسندگی دارند باید با آن آشنا باشند و روح قلمشان با آزادی عجین باشد اما گمان میبرم شخص خودم به عنوان یک نویسنده تازه کار از ابتدایی که داستان و یا هر نوشته ای را میآغازم سعی در درست نوشتن آن دارم و به جای اینکه ذهن را درگیر این کنم که حالا چه بنویسم و چگونه بنویسم اجازه تاخت و تاز به توسن خیال بدهم که صفحه های دیجیتالی را سیاه کند و فضای ذهن را با گرد و غبار رویا بیالاید سعی در درست نوشتن دارم با اینکه هر مرتبه به خوئدم تذکر میدهم
در آزادنویسی نیاز به هیچ تکلفی نیست قرار نیست تحت قاعده و قانون و شروطی بنویسید آزاد نویسی یعنی اینکه بسیار بنویسید بدون اینکه دنبال ایده بگردید نگران اشکالات نگارشی و یا غلط های املایی باشید گاهی که آزاد نویسی انجام میشود و شما فقط کاغذ سفید را سیاه کرده اید و به هیچ جهت و سمت و سویی کشیده نشده اید میتوانید همه آنچه را نوشته اید پاک کنید و نسبت به آزاد نویسی تا این حد راحت و بدون قید و شرط باشید .
یافتن ایده در جریان آزاد نویسی
واضح است که در جریان نوشتن و تمرین آزادانه نویسی و در میان انبوه نوشتههایی که دارید ایدهای به ذهنتان خطور کند ایده های جز عجائب دنیا نیستند اگر کمی تیزبین باشیم میتوانیم بسیاری از آنها را در میان اتفاقات روزمره و روتین زندگی ببینیم و به آنها بپردازیم این تجربهای است که از تجربه نوشتن در برخی از چالشهای آزادنویسی بدست آمده است گاهی که مطلب خاصی به ذهنم نمیرسید شروع به نوشتن از اتفاقات روزمره میکنم، در میابم که بعضی از این وقایع، فاصله کم و شاید یک یا چند تغییر خلاقانه با داستانی زیبا و جذاب دارند.
آزادنویسی جریان نوشتن را به ماهیچه هایتان یاد میدهد
وقتی شروع به آزاد نویسی و تمرین و استمرار در آن میکنید نوشتن به عنوان یک روتین به حافظه ماهیچه هایتان سپرده میشود از طرفی با هر بار نوشتن نوعی تمرین و ورزش ذهنی انجام میدهید.
آزاد نویسی ترس شما را از بین میبرد
کافی است با آزاد نویسی بصورت مستمر و مکرر تمرین کنید بعد از چند وقت به خود میآیید و میبینید نوشتن روتین زندگی شما شده است و برای هر بار دست به قلم شدن دلهره ایده و موضوع را ندارید حتی میتوان از دل این نوشته های آزاد، متن های خوبی بیرون کشید و همین انگیزه بیشتر نوشتن به شما میدهد و ترستان از نوشتن میریزد
آزادنویسی شما را صادق تر میکند.
در جریان آزاد نویسی شما باید بنویسید پس طبیعتا گاهی تجربیات ، گذشته و خیلی موارد دیگر را بدون سانسور و نگرانی از دیگران و نظرشان روی کاغذ درج میکنید همین موضوع از دو جهت به شما کمک میکند اول اینکه وقتی ضعفها و کاستیهایتان را به خودتان اعتراف میکنید و روی کاغذ میآورید نشانگر قبول وجود این کاستیها در شخصیت خود هستید و این صداقت شما را میرساند دوم اینکه با یادآوری این موارد به خود جدی تر به حل و رفع آن میاندیشید.
با آزادنویسی با یک تیر دو نشان بزنید
آزاد نویسی شبیه درد دل کردن میماند همه تجربیات و یا روزمرگی ها طبیعتاخوشایند نیستند کاغذ و قلم مثل دوستی میمانند که شما با نوشتن با آنها دردل میکنید بدون اینکه نظری داشته و یا قضاوتی کنند به این ترتیب شما هم تمرین نوشتن کردهاید و هم در مورد مشکلات و مصائب احتمالی با کسی صحبت کردهایدو امکان دارد با بازگویی این تجربیات برای کس دیگر، راه حل های بهتری نیز برایشان بیابید
با آزاد نویسی، رها شوید.
زمانی که تصمیم به آزاد نویسی میگیرید باید بدون اینکه به درست، غلط چیزی فکر کنید بنویسید آزاد نویسی یعنی بیمهابا و بدون مکث نوشتن.
مجبور نیستید فکر کنید این جمله ، این عبارت و …. جایش اینجا هست یا نه . با آزاد نویسی از خود سانسوری دست میبردارید به هر حال یکی از موانعی که اسب سرکش نویسنده را به بند میکشد همین خود سانسوری است در واقع خصیصه مهمی که یک نویسنده باید داشته باشد آزاد کردن خود از قید و بندها و سانسورهاست
یکی از رسالتهای بزرگ یک نویسنده میتواند آگاه کردن جامعه باشد و یا به جای گشت و گذار در قصرها و خانه باغها و رویاهای رنگ رنگی، یافتن خلاهای فرهنگی یک جامعه و پر کردن آن بوسیله آگاهی بخشی میباشد اما گاهی همینکه شروع به نوشتن میکنیم ممیزی ذهنمان بر میخیزد و روی نوشته هایمان خط بطلان میکشد هنوز هم کسانی هستند به نویسنده به عنوان مرشد و معلم اخلاق نگاه میکنند. اگر قرار باشد در این دنیا از بدی ها سخن گفته نشود و اگر حرف و یا رفتار به اصطلاح نا پسندی به میان می آید نویسنده به صرف نویسنده بودن و انجام کار فرهنگی شروع به سانسور نماید که از نویسنده، نویسنده باقی نمیماند صد البته هنوزکسانی هستند که از نویسندگان به علت صراحت لهجه انتقاد میکنند
اما چطور میتوانید آزادنویسی کنید؟
برای آزاد نویسی، که نوعی تمرین محسوب میشود روشهای زیادی توصیه شده است عدهای صفحات صبحگاهی را توصیه میکنند برای نوشتن صفحات صبحگاهی ، بعد از برخاستن از خواب وقبل از اینکه به کاری مشغول شوید باید این صفحات را بنویسید
نوشتن 1000 کلمه در روز نیز میتواند یکی از همین تمرینها باشد در هر حال آزاد نویسی باید بدون تکلف و قید و شرط باشد نمیتوان روی 1000 کلمه اسم آزاد نویسی را گذاشت و روی تعداد کلمات دیگر خیر ، پس بنویسید هر مقدار که دلتان میخواهد بدون اینکه خود را محدود کنید فقط به خاطر داشته باشید برای تمرین نوشتن آزادانه خود، برنامه ای داشته باشید مثلا با خود قرار بگذارید روزی حداقل 500 کلمه بنویسید و البته فراموش نکنید که این تمرین باید روزانه انجام شود مثلا نمیتوان که یکروز 4000 کلمه بنویسید و به جای تمرین کل هفته در نظر بگیرید
در جریان نوشتن، معمولانویسندگان نوپا عاداتی دارند که فرایند نوشتن را کندتر و طولانیتر میکند آشنایی با تکنیکهایی مثل آزاد نویسی کمک مهمی برای یک نویسنده محسوب میشود البته که کسب این مهارت ممکن است طولانی باشد به هر حال کسانی که تازه میخواهند پای در دنیای نویسندگی بگذارند خیال میکنند در همان قدمهای ابتدایی همه چیز باید کامل و شسته رفته باشد و در نهایت یکبار نیاز به باز نویسی است اما هر مهارتی به تمرین نیاز دارد و صدالبته مطالعه