اصولا هر کاری که نوعی مهارت محسوب میشود باید تمرین و ممارست در آن باشد اما تمرین موثر
شما میتوانید ساعتهای زیادی را به تمرین در زمینه ای بپردازید اما اگر آن تمرین از روی آگاهی و مطالعه نباشد دستاوردی اندک خواهید داشت در کتابی خواندم که انسان برای اینکه مهارتی در حد استادی بخواهد کسب کند باید در آن زمینه 1000 ساعت تمرین موثر داشته باشد برای نویسندگی نیز همینطور است باید تمرینهای درست انجام داد نکته اول پشتکار در نوشتن است بسیاری از نویسندگان پیشکسوت توصیه به زیاد نوشتن میکنند و پیشنهاد میدهند که حتما هر روز یا هرشب بنویسید حتی جفنگیات ، البته به شخصه حس میکنم هیچ جفنگیانی وجود ندارد شاید خیلی اوقات نتوانید هنگام نوشتن یک سمت و سوی درست پیدا کنید اما همین نوشتنها و قلم در دست گرفتنهاست که در نهایت شما را به سوی یک مسیر درست در نوشتن سوق میدهد این را هم بدانید حتی نویسندگان بزرگ هم گاهی ایده کم می آورند و مجبورند برای اینکه از تمرینهای لازمه برای نویسندگی عقب نمانند ساعتهایی را به نوشتن بپردازند اما انواع نوشتن سودمند و مفید کدامند
- یکی از تمرین های نوشتن میتواند انتخاب چندین کلمه از یک کتاب، مجله و یا لغت نامه باشد میتوانید مترادفهای این لغت و یا هم خانواده های آنها را بنوسید و با این تعداد کلمات که طبیعتا باید محدود باشند نوشته ای ترتیب دهید این روش به شما کمک میکند هر طور شده با تعداد کلمات محدودی که دارید جمله های مرتبت را سرهم کنید و کمی تخیلتان را پرواز دهید تا بتوانید حتما بنویسید
- گاهی اوقات ، بهتراست کتابی را باز کنید و یک جمله از صفحه انتخاب کنید مثلا یک جمله از یک رمان به طور مثال پروین چراغ را خاموش کرد و به اتاق خواب رفت و خوابید را اینگونه ادامه دهید پروین چراغ را خاموش کرد و به اتاق خواب رفت و بالای سر همسرش ایستاد و به جسم بیجان او نگریست و…
- تصور کنید برای دوستی نامه مینویسید و د رآن نامه میخواهید یکی از خاطرات شیرین و مشترکتان را باز گویی کنید خاطره را طوری بازگویی نمایید که دوستتان نیز مانند شما تمام لحظات مربوط به آن خاطره را باز سازی کند
- فکر کنید یکی از اشیا خانه هستید مثل گلدانی که روی کانتر گذاشته شده است داستان مربوط به آن خانه و همه صحنه هایی را میبینید بازگویی کنید مثلا شما به عنوان یک گلدان و حتی چراغ خواب میتوانید شاهد مشاجره زن و مرد صاحبخانه باشید
- سعی کنید انواع سبکهای مربوط به نوشتن رامتحان کنید و در هریک دستی به قلم داشته باشید البته به عنوان یک نویسنده در ژانر و سبکی حرفه ای خواهید شد اما بد نیست انواع دیگر نوشتن را نیز بیازمایید مثلا اگر علاقه مندیتان نوشتن رمانهای جنایی است ابدا اشکالی ندارد که گاهی نیز یک مقاله بنویسید خاطره نویسی و یا نامه نگاری کنید یا تولید محتوای آموزشی نمایید
- نامه ای بنویسید مثلا به آیندگان یا دختر و پسر و یا همسرتان ، دلیلی وجود ندارد که صاحب همه این افراد باشید تخیل کنید و به این افراد نامه بنویسید
- کتاب کتابخانه نیمه شب در مورد دختری است که در دنیای میانه (بین مرگ و زندگی) حسرتهایش را زندگی میکند در دنیای واقعی به یکی از حسرتهایتان فکر کنید و بیندیشید که اگر آن راه را در زندگی انتخاب کرده بودید در حال حاضر در چه وضعیتی بودید فقیر ، ثروتمند ، مشهور ، گمنام و …. همین داستان را بنویسید مثلا اگر در دانشگاه به جای حقوق دندانپزشکی خوانده بودید الان چه میکردید . در واقع چنین نوشتاری خلاقیت زیاد میطلبد
- فرض کنید یک حیوان خانگی هستید مثلا گربه و یا طوطی که هربار پس از چند سال صاحبتان عوض میشود در این نوع نوشتن باید از دریچه چشم آن گربه یا طوطی بنویسید که با هربار جابجایی و یا حتی ثابت بودن، چه اتفاقاتی را از سر میگذرانید مثلا میتوانید گربه خانگی یک رئیس باند قاچاق باشید میتوانید تمام رازها و یا جنایتهایی که این رئیس انجام داده را در قالب قصه بنویسید
- حتما تا به حال در میان فیلمها و یا کتابهای محبوبتان زمانی بوده است که آرزو کرده باشید شما به جای قهرمان کتاب یا فیلم باشید خاطرم هست در نوجوانی زمانی که کتاب دزیره را خواندم دوست داشتم جای او بودم اما حالا در میانسالی ترجیح میدهم به جای هری پاتر باشم میدانم هیجانات زندگی هری پاتر شاید مناسب سن و سال من نباشد اما کودک درون من از سالها پیش محو و مجذوب زندگی هری پاتر شده است ، به هر حال شما برای انتخاب شخصیت در یک فیلم و رمان دستتان باز است میتوانید خود را جای هریک از شخصیتها گذاشته و داستان خودتان را بسازید
- · تیترهای جالب خبری را یادداشت کنید و برای هرکدام از آنها از زبان خودتان ماجرایی تعریف کنید مثلا برای خبری مانند سقوط برجهای دو قلو ، روایت خودتان را داشته باشید مثلا به جای برخورد هواپیما با برج، وقوع سونامی باعث تخریب برج شده است و ادامه داستان….
آنچه واضح است اینست که شما با هر میزان استعدادی، در هر زمینه ای با تمرین درست میتوانید به هدفتان نزدیکتر شوید افراد زیادی در زمینه های مختلف دارای هوش زیاد و استعداد هستند اما همه قهرمان نمیشوند یک نویسنده مثل تولستوی و یا نقاشی مثل پیکاسو نمیشوند داشتن هوش در هر کاری گرچه مهم است اما هیچگاه نمیتواند جایگزین تلاش و تمرینهای زیاد و هوشمندانه شود نکته بعدی که باید به آن توجه کنید مطالعه است مطالعه بهتر است تنها در یک طیف نباشد اگر میخواهید نویسنده شوید توصیه من به شما این است که فقط رمان نخوانید کتابهای مختلف و نویسنده های مختلف را انتخاب کنید گاهی درک ما از نویسنده شدن تنها نوشتن یک رمان 1000 صفحه ای است اما وقتی شما در ژانر های دیگر مطالعه میکنید خودتان را محک میزنید شاید راه اصلی نویسندگی را در نوشتن مقالات یا جستارهای مختلف پیدا کردید به هرحال به نظرم بهتر است هر نوعی از نوشتن را امتحان کنید
مطالعه همیشه و همیشه باید در دستور کار و برنامه زندگی باشد حتی اگر هیچ قصدی برای نویسنده شدن نباشد اما خواندن کتاب به شما کمک میکند زندگی های بیشتری را تجربه کنید بدون اینکه واقعا آنها را زیسته باشید با مطالعه هرکتاب خواه نا خواه قوه تخیل انسان او را به دنیای کتاب و در جایگاه تصمیم گیری قهرمان داستان میگذارد به اینصورت شما میتوانید تصمیم گیری خوددتان را در کنار قهرمان قصه داشته باشید
اما در مورد نوشتن و تمرین نویسندگی ، چنانچه خیال دارید نوشتن را حرفه ای دنبال کنید و به آن مثل یک حرفه نگاه میکنید بهتر است با کارشناسان این زمینه مشورت نمایید داشتن دوستان نویسنده و یا شرکت در کلاسهای نویسندگی ، ممکن است یک نویسنده نوپا را در معرض نقد قرار دهد اما سیلی از آگاهی و دانش به سمت نویسنده نوپا سرریز میشود و هریک از این آگاهی ها قدمی او را به هدفش نزدیکتر میکند
درود اکرم جان چقدر جامع و کامل نوشتی و چقدر ایده برای خواننده فراهم ساختی سپاسگزارم از تو لذت بردم
ممنونم از نظرت مریم جان و وقتی که برای نوشته من گذاشتید
ممنون اکرم جان. به راهکارهای مفیدوجالبی اشاره کردی. امیدوارم درکارتان موفق باشید.