کتاب سمفونی مردگان، هدیه تولدم بود در زیبایی کتاب شکی ندارم همانقدر که در تلخی اش، هنوز که هنوز است وقتی به داستان و سرنوشت آیدین فکر میکنم قلبم فشرده میشود اما از آنجا که در مهارت و شیوایی قلم نویسنده نمیتوان شک کرد و همینطور در اینکه این کتاب بهترین داستان عباس معروفی است بهتر دیدم آن را به دوستداران کتاب معرفی کنم
اطلاعات کتاب:
نویسنده : عباس معروفی
ناشر انتشارات ققنوس
درباره داستان
داستان در اردبیل بین سالهای 1310 تا 1330 اتفاق میافتد دوره ای که در خلال آن ایران به تازگی از جنگ جهانی اول رسته و طعم تلخ جنگ جهانی دوم را دوباره چشیده است
داستان در مورد خانوادهای است با پدری تاجر پیشه سنتی و روایتهای مربوط به هریک از فرزندان قصه است
یوسف : پسر بزرگ خانواده که بر اثر اتفاقی معلول میشود و زندگیی نباتی پیدا میکند
آیدین : پسر بزرگتر خانواده ، که جوانی است شاعر مسلک
آیدا خواهر دوقلوی آیدین
اورهان : پسر کوچکتر خانواده، جاه طلب و سنتی ، که تظاهر به روشنفکری میکند اورهان مانند پدرش تجارت میکند
داستان در یک خانواده در شهر اردبیل رخ میدهد پدری سنتی که دلش میخواهد پسر بزرگش یعنی آیدین ادامه دهنده راه او باشد اما آیدین تجارت را دوست ندارد اهل شعر و هنر است همیشه خودش را با کتابهایش سرگرم میکند کاری به کار کسی ندارد و همین خصیصه ها پدر را عصبانی میکند طوریکه آیدین به زیرزمین یک کلیسا پناه میبرد و به نوعی متواری میشود در زیرزمین کلیسا عاشق دختری به نام سورملینا میشود با وجود اختلاف مذهی آیدین و سورملینا با هم ازدواج میکنند آیدین آنقدر در زیر زمین میماند تا خبر فوت خواهرش را میشنود
آیدا خواهر دوقلوی آیدین ازدواج کرده است اما مدتی بعد به خاطر اختلاف با همسرش خودش را مقابل دیدگان فرزندش به آتش میکشد و در اثر خودسوزی میمیرد
بعد از مرگ پدر ، اورهان، یوسف را که زندگی نباتی دارد به قتل میرساند اما حالا آیدین به عنوان یک وارث سدی برای اورهان است چون پدر ، همه چیز را برای دو فرزندش مساوی تقسیم کرده است و همین آتش حسادت اورهان را شعله ور میکند دست آخر این حسادت کار دست اورهان میدهد و به تحریک مرد خبیثی آیدین را چیز خور میکند و آیدین مشاعرش را از دست میدهد در این بین مادر که عاشق آیدین است از غصه دق میکند و اورهان تازه میفهممد که آیدین یک دختر، یعنی وارث دارد اما در مسیری که برای کشتن برادر و برادر زادهاش از خانه بیرون زده بود دچار سرمای سخت اردبیل و یخ زدگی میشود و میمیرد
سمفونی مردگان دارای 4 مومان است و چون یک سمفونی است
داستان سمفونی مردگان روایت تلخی و رنج یک خانواده در آذربایجان و در بخشی از زندگی است همه تلخی این کتاب چیزی از اعجاز آن نمیکاهد و در نوع خود یک شاهکار محسوب میشود سمفونی مردگان به زبان عربی، ایتالیایی و آلمانی ترجمه شده است
سیمین بهبهانی درسال 1370 نقدی برای این کتاب نوشت که در ادامه بخشی از آن را میخوانید
ریخت و ساخت سمفونی مردگان بسیار جالب توجه است … رمان سمفونی مردگان با همین ظرافت و دقت در ساختار، پیش بینی و تدوین شده است و طی 4 مومان بیان میشود که به تناسب نام داستان که سمفونی است یادآور حرکت جمعی و حساب شده هر دسته از نوازندگان یک سمفونی است
جوایز
بنیاد غیر دولتی کگدوپ و بنیاد انشارات ادبی فلسفی سورکامپ در سال 2001 جایزه خود را به کتاب سمفونی مردگان اختصاص دادند
ترجمه: کتاب به زبانهای انگلیسی ، آلمانی، کردی ، و ترکی ترجمه گردیده است
برخی معتقدند این کتاب به کتاب خشم و هیاهوی ویلیام فاکنر شباهت دارد
پاره های از کتاب:
- پدر میگفت فرزند بدکار به انگشت ششم ماند که اگر بُرندش رنج بَرند و اگر بماند زشت و بدکار باشد نقطه سر خط.
- پدر میگفت: «زمانی که آدم ثروتمند میشود در هر سنی که باشد احساس پیری میکند»
- وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیشتر تنهاست. چون نمیتواند به هیچکس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد؛ و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق میکند، تنهایی تو کامل میشود…!
- با دو دسته نمیشود بحث کرد یکی با سواد و دیگری بی سواد